خاطرات یک دیوانه

متن مرتبط با «بابام» در سایت خاطرات یک دیوانه نوشته شده است

بازم بابام

  • تاريخ : یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۰تقریبا ۱۰ روزه زندگیمون شده جهنم.بابام اوضاعش بهتر نمیشه و قرار بود ۵ ۶ روزهبیاد تو بخش که گفتن نمیشه.قرار بود دیروز بیادگفتن امروز و امروز رفتم میگن صبر کنیم بهتره.تا الان نزدیک به ۱۳۰ میلیون خرج آی سی یو شدهو گفتم جهنم پول فقط خوب بشه.ریه بابام عفونی شده و ترشحاتش زیاده و خونهم توش هست.از طرفی بلعش مشکل خوردهراه هم نمیتونه بره و ۱۰ روزه زنجیر شده به تختبیمارستان.واقعا نمیدونم باید چیکار کرد.هر روز داریم میریمبیمارستان و تاثیرات منفی داره روموناعصابو روانم خورد شده.دلم واسه بابام میسوزههیچوقت فکر نمیکردم اینجوری ببینمش.خواهرام که داغونن.منم تظاهر میکنم هیچینیست.... ارسال توسط رابین بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها