خاطرات یک دیوانه

متن مرتبط با «لعنتی من دیدمت» در سایت خاطرات یک دیوانه نوشته شده است

نسل من

  • تاريخ : یکشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱۹تو مثل حادثه ی شب دل سپردنیتو مثل قصه ی یک نگاه و عاشق شدنی.نسل من با همین خزعبلات به فنا رفت و سالهامنتظر یک نگاه و عشق و شب دل سپردن بود!فکر میکرد عشق پاک وجود داره و همه ی قصه هاو افسانه ها رو باور میکرد و منتظر اون قصه هاتو دنیای واقعی بود.در حالیکه همش کشک بود.عشق وجود نداره و دین توهمات ذهن و روحنسل من رو نابود کرد.هممون دچار توهم و انتظارو در نهایت از درون دچار فروپاشی شدیم وهمیشه یه چیزی کم داریم.وقتی بچه بودیموالدین مقدس بودن و الان که بچه داریم بچه هامقدس شدن.و ما همیشه باید احترام میذاشتیمو از خودمون میگذشتیم.... ارسال توسط رابین بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من مَردم

  • از وقتی یادم میاد تنها بودمو باید تنهایی با مشکلاتم مبارزه میکردم وحلشون میکردم.یادمه اول دبیرستان بودم سر یهموضوعی کل کلاس باهام لج بودن و حتی اجازهنمیدادن پیششون بشینم و من رو صندلی تکیمینشستم خیلی اذیت میشدم ولی حتی یک بارنیومدم تو خونه بگم یا با کسی راجع بهش حرفبزنم.خودم تو خودم ریختم و حلش کردم.هیچوقت سعی نکردم از کسی کمک بخوام یا نظرکسی رو راجع به مشکلم بدونم.الانم درگیر کارمشدم و باید خودم حلش کنم.ولی انقدر خستم وانقدر دوشم از باری که داره میکشه خسته شدهکه دیگه واقعا توان مبارزه و حل کردن مشکلاترو ندارم.مغازه بالا رو باید تحویل بدم و باید یهمغازه جدید پیدا کنم و اگه پیدا نشه (که احتمالانمیشه)نزدیک به ۷۰۰ میلیون ضرر و جنس میشهکه باید پس حراج سنگین بزنم.از طرفی مغازهپایین دیگه نمیکشه و باید صنفش عوض بشهو این خودش اول بدبختیه.باید دکور عوض بشهدوباره چالش و آزمون و خطا.همه ی اینا به کنارمشکل مهم اینجاست که من دیگه نمیکشم.واقعاتنها نمیتونم و دوست هم ندارم و عادت هم ندارماز کسی کمک بگیرم(کسی هم کمک نمیکنه!!)ولی بدختی بزرگتر اینجاست که من مَردم ومسولیت یه زندگی با دو تا بچه رو دوش خسته یمنه.....چقدر سخته مرد بودن....حرف نزدن...ساکت بودن و در نهایت تنها بودن...ولی من مَردم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مدتهاست من ،من نیستم

  • دل من رای تو داردسر سودای تو داردرخ فرسوده زردمغم صفرای تو داردمدتهاست به پوچی رسیدم ولی به روی خودم نمیارم.مدتهاست میدونم تهش هیچی نیست ولی اصرار برای بودن رو نمیفهمممدتهاست دارم خودمو گول میزنم ولی , ...ادامه مطلب

  • من چه دانم

  • مرا گویی تو را با این قفس چیست؟اگر مرغ هوایی من چه دانم....من چه دانممن چه دانم؟من چه دانم؟من هیچی نمیدونم.هر چی بیشتر میفهمم میبینم هیچی نمیدونم....اگر مرغ هوایی ،این قفس چیست؟این قفس چیست؟من چه دانممن چه دانممن چه دانم...., ...ادامه مطلب

  • من جدید

  • جوون تر که بودم یعنی حتی  ۴ ۵ سال پیش قویتر بودم.مغرور تر بودم و منطقی ترو کمتر وابسته به آدما.خودم باعث ارامش خودم بودم و خودم مهم بودم و نیازی نداشتمبا کسی صحبت کنم.این روزا با توجه به مشکلاتی که بر, ...ادامه مطلب

  • غمع لعنتی

  • حالم بد نیست ولی خوب هم نیست!و همین بزرگترین مشکلمه.کاش بد بود.وقتی بین این دو حالت گیر میکنم بدتر از حال بد میشم.شاد نیستم.یعنی شاد میشم ولی عمقی نیست.همش در حال فرارم.میخوام از خودم فرار کنمو به چیز, ...ادامه مطلب

  • تو را من چشم در راهم

  • تو را من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم تو را من چشم در راهم. شباهنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یادآوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم به شدتی غلیظ و انتظاری عجیب تو را من چشم در راهم. این روزهای من پر شده از انتظار ، یه انتظار بی نظیر و شیرین. دنیای این روزهای من سرگرم انتظاره.,تو را من چشم در راهم,تو را من چشم در راهم همه هنگام,تو را من چشم در راهم نه مثل شعر نیمایی,تو را من چشم در راهم سهیل نفیسی,تو را من چشم در راهم شباهنگام نیما,تو را من چشم در راهم ناظری,تو را من چشم در راهمم,تو را من چشم در راهم پالت,تو را من چشم در راهم نيما,تو را من چشم در راهم نه چون نیما شباهنگام ...ادامه مطلب

  • لعنتی...........

  • خیلی قبل تر یعنی زمانی که هنوز 32 ساله و 30 ساله نبودم.یعنی زمانی که هنوز انقدر تجربه نداشتم برام کلی چرا و سوال مطرح بود.اونم در دو مساله اول خودم دوم محیط اطراف و دنیا و کائنات. همیشه اولی از همه سخت تره چون دقیقا وقتی فکر میکنی خودت رو کامل میشناسی بلافاصله بعدش میفهمی هیچی از خودت نمیدونی. این روزها به جوال چراها و جواب های لعنتی در مورد خودم دارم میرسم.دلیل حس تنهایی و غم مقدس و خیلی چیزای دیگه اینه که نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم یا بهتر بگم نمیتونم کسی رو بیشتر از خودم دوست داشته باشم و مادامی که نتونی کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی تنهایی و ,لعنتی من دیدمت,لعنتی به انگلیسی,لعنتی های بی آبرو,لعنتی دوست دارم,لعنتی ها,لعنتی گوشی رو بردار,لعنتی خنده دار,لعنتی برگرد,لعنتی دوست داشتنی,لعنتی آراد آریا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها