1 سال تلاش کردم تا تونستم ساعت خوابمو درست کنم و شبا حداکثر 2 بخوابم و صبح ها
حداکثر 11 بیدار بشم.که اکثرا 10 بیدار میشدم.یکی از بهترین راهها بود برای اینکه حالم بهتر
باشه.این قرنطینه متاسفانه گند زد توش و الان در زندگی روزمره چیزی به اسم صبح وجود
نداره و روز از ظهر برام شروع میشه!!!
5 میخوابم تا 2 یا 3 ظهر.
خاطرات یک دیوانه...
برچسب : نویسنده : rabino بازدید : 169