پارسال همین مواقع

ساخت وبلاگ

این چند وقت بهم ثابت کردم نمیشه هم خر رو داشت هم خرما!

باید راه زندگیمو مشخص کنم و انقدر جاده خاکی نرم و مسیر مستقیم رو انتخاب کنم.

تقریبا یا بهتر بگم مسلما تکلیفم روشن شده و باید زندگی بدون عذاب وجدان و دروغ رو

انتخاب کنم و البته همون زندگی تکراری همیشگی.یه واقعیت تلخ دیگه!

هیچکس نمیتونه خودشو وقف تو کنه و این نهایته خودخواهیه و بالاخره هر صبری لبریز

میشه.هر آدمی یه کاسه صبری داره و وقتی پر میشه دیگه خودش نیست.

دیشب تکلیفم مشخص شد هر چند از خودم بدم اومد ولی بعد از مدتها نذاشتم چیزی

تو دلم بمونه و دیگه عذاب وجدان ندارم.باز هم برگشتم سر نقطه ی اول.پارسال همین مواقع!

ولی  خب باز هم تجریبات جدیدی برام بوجود اومد.....نباید هر جفنگی رو باور کرد و نباید

به موشها رو داد تا بتونن شیر بشن

خاطرات یک دیوانه...
ما را در سایت خاطرات یک دیوانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rabino بازدید : 175 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 23:34