کچل

ساخت وبلاگ

تاريخ : پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱۷

رفتم کچل کردم.....

از وقتی بابام مریض شد تصمیم گرفته بودم

کچل کنم و کردم.

فکر میکردم خیلی زشت تر بشم ولی بد نشد.

اولش موهامو زد و ریشا بلند بود شبیه به این

اراذل و اوباش و شرخرا شده بودم.گفتم ریشا رو

نزن گفت شبیه اراذل شدی میزنم این حرفها چیه

خلاصه ریشا رو مرتب کرد و اومدم بیرون

اینم از این!

ارسال توسط رابین

خاطرات یک دیوانه...
ما را در سایت خاطرات یک دیوانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rabino بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 23 اسفند 1402 ساعت: 11:57